بابامون شاکی اومدخونه و بعد از کلی آه و اوووف گفتش از ماست که بر ماست..آقا ما رو میگی تو اونموقعیت خطیر و ریسکی گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خیار ماست..از ماست که دوغ است ..ازموسیر به ماست...از گاو که ماست است.... 0 تا 200 پدرم بگم 2 ثانیه بود باورتوننمیشه...اما در رفتم الان خونه دوستمم
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت